پرایس اکشن یکی از استراتژیهای اساسی در بازارهای مالی محسوب میشود که تنها بر حرکات قیمت و محدودههای مهم آن تاکید میکند. این روش معاملاتی می تواند پایهی تمام تحلیلهای تکنیکال در بازارهای مالی مثل بازار ارزهای خارجی، ارزهای دیجیتال، بورس و غیره باشد. یکی از ویژگیهای اساسی پرایس اکشن داشتن نموداری قیمتی ساده بدون اندیکاتورها و تحلیلهای پیچیده است. در این مقاله نگاهی عمیقتر به سبک معاملاتی پرایس اکشن در بازار فارکس خواهیم داشت و به مزایا و معایب و نحوهی پیادهسازی آن با معرفی 7 الگوی مهم آن خواهیم پرداخت.
مطالعات شرکت هایی مانند FXCM نشان داده است که معامله گران با استفاده از پرایس اکشن؛ 6% نرخ برد بیشتری را در مقایسه با کسانی که فقط به شاخص ها متکی هستند؛ مشاهده می کنند.
به طور خلاصه، معاملات پرایس اکشن یک چارچوب قوی برای درک و سرمایه گذاری بر روی حرکات بازار ارائه می دهد. با تمرکز بر پویایی قیمت، معاملهگران میتوانند استراتژیهای تصفیهشدهای ایجاد کنند که هم از دادههای تاریخی و هم از شرایط فعلی بازار استفاده میکند. بنابراین با اطمینان بیشتری در دنیای پیچیده معاملات فارکس حرکت میکنند.
استراتژی پرایس اکشن چیست؟
سبک معاملاتی Price action اصول فاندامنتال که بر حرکات بازار تاثیر میگذارد را نادیده گرفته و در عوض تنها بر تاریخچهی قیمت در بازار تمرکز میکند. یعنی حرکات قیمت را در طول زمان بررسی می کند. در واقع پرایس اکشن سبکی از تحلیل تکنیکال است. تفاوت آن با سایر استراتژی های تحلیل تکنیکال، تمرکز اساسی آن بر قیمت کنونی بازار نسبت به قیمتهای پیشین است. priceaction
تعریف سبک معاملاتی پرایس اکشن
به زبان دیگر، سبک معاملاتی پرایس اکشن قالب خالصی از تحلیل تکنیکال است. چون در این سبک هیچ شاخص یا اندیکاتوری، مبتنی بر قیمت در بر گرفته نمی شود. معاملهگران پرایس اکشن تنها با دادههای دسته اول سرکار دارند که خود بازار به آنها میدهد. یعنی حرکات قیمت در طول زمان!
استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن
اکثر تریدرها از اندیکاتور به عنوان ابزاری کمکی برای تحلیل خود از بازار استفاده میکنند. ولی چرا تریدرهای پرایس اکشن این ابزارها را تا حد زیادی کنار میگذارند؟ در حالیکه تحلیلهای تکنیکال استراتژی های ارزشمندی براساس این اندیکاتورها ارائه میدهند. زیرا همین اندیکارتورها باعث میشوند تا از حرکات واقعی بازار عقب بیفتند و سیگنالهای متناقضی دریافت کنند. در ادامه به دلایلی که برخی از دلایلی که معاملهگران اندیکاتورها را کنار میگذارند و به استراتژی پرایس اکشن پایبند میشوند؛ اشاره میکنیم.
- وضوح و سادگی: بدون یک چارت شلوغ پر از اندیکاتور، معاملهگران میتوانند در یک چارت تمیز حرکات قیمت را به وضوح مشاهده کنند که در آن شناسایی روندها و الگوها برایشان آسانتر است.
- تحلیلهای لحظهای: استراتژی پرایش اکشن متاثر از شرایط فعلی بازار است و به معاملهگران این فرصت را میدهد تا به سرعت به تغییرات واکنش نشان دهند. بدون اینکه درگیر تاخیرهایی باشند که ممکن است در استفاده از اندیکاتورها ایجاد شوند.
- کاربردی بودن: استراتژی پرایس اکشن را میتوان در بازارهای مالی مختلف از جمله فارکس، سهام و معاملات روزانه به کار برد. همچنین، این استراتژی برای سبک های معاملاتی مختلف کاربردی است.
- درک روانشناسی بازار: با تمرکز بر حرکات قیمت، معاملهگران میتوانند درک عمیقتری درباره روانشناسی بازار و پویایی عرضه و تقاضا داشته باشند و در نتیجه بتوانند تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ کنند.
- بهبود مدیریت ریسک: استراتژی پرایساکشن نقاط ورود و خروج دقیقی را فراهم میکند که بهبود مدیریت ریسک را افزایش میدهد.
به طور خلاصه، در حالیکه نمی توان از اطلاعات مفیدی که اندیکاتورها در اختیار معامله گران میگذارند غافل شد؛ با این حال معامله گران در پرایس اکشن از دادههای لحظهای و رفتار بازار برای تصمیمگیری و تحلیل بازار استفاده میکنند.
چطور استراتژی پرایس اکشن را به کار ببریم؟
برای استفاده از این استراتژی باید تاریخچه قیمت را تحلیل کرده تا حرکات آتی قیمت را پیشبینی کنید. برای استفاده از تکنیک پرایس اکشن در معاملات خود موارد زیر را مدنظر داشته باشید:
- بدنبال سطوح مقاومت و حمایت باشید. جایی که قیمت قبلا به آنها واکنش نشان داده است. این سطوح می تواند نقاط ورود و خروج احتمالی را برای شما مشخص کند.
- الگوهای مرسوم مثل پین بار، اینساید بار و اینگلف بار که سیگنالهای ادامه روند یا روند معکوس محسوب میشوند را تشخیص دهید.
- مشخص کنید که آیا روند بازار صعودی است یا نزولی یا خنثی. این مسئله به شما کمک میکند تا معامله خود را با پرایس اکشن کنونی بازار هم سو کنید.
اصطلاحات مهم در price action
در سبک معاملاتی پرایس اکشن، برخی اصطلاحات و مفاهیم از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. زیرا این مفاهیم به طور مستقیم، تحلیل حرکات قیمت، شناسایی روند و نقاط ورود و خروج؛ کمککننده خواهند بود. در ادامه لیستی از اصطلاحات مهم در price action به زبان ساده را برای شما قرار دادهایم. investopedia
Bullish (صعودی) در پرایس اکشن
این اصطلاح، در الگوهای قیمتی و الگوهای کندلی کاربرد دارد و زمانی استفاده میشود که بازار در حال حرکت به سمت بالا است. در واقع مفهوم اصطلاح بولیش، این است که الگوی مورد نظر، نشاندهنده یک روند صعودی در آینده خواهد بود و برای توصیف روندهای صعودی به کار گرفته میشود. معاملهگران میتوانند از این وضعیت برای موقعیتهای خرید استفاده کنند.
Bearish (نزولی) در پرایس اکشن
برعکس اصطلاح قبلی، زمانی از این اصطلاح استفاده میشود که بازار در حال حرکت به سمت پایین باشد و پیشبینی میشود روند نزولی در آینده شکل بگیرد. روند نزولی به معنای کاهش قیمتها است و معاملهگران معمولاً از این وضعیت برای فروش استفاده میکنند. بیریش نیز مانند بولیش، در الگوهای قیمتی و الگوهای کندلی قابل استفاده است.
Support (حمایت) در price action
ناحیه support یا حمایت در انواع پرایس اکشن، در واقع سطح قیمتی است که در آن قیمت معمولاً متوقف یا معکوس میشود و به سمت بالا حرکت میکند. به طور کلی، ناحیه حمایت یا ناحیه تقاضا، سطح معاملاتی است که در آن، فشار خرید بسیار بالا بوده و این فشار تقاضا، از ریزش هرچه بیشتر قیمت جلوگیری میکند. این سطح همانند یک “دیوار” عمل میکند که قیمت، امکان عبور از آن را نخواهد داشت. معمولا معاملهگران پرایس اکشن، این سطح را برای اهداف معاملاتی خود یا تعیین استاپ لاس به کار میبرند.
Resistance (مقاومت) در انواع پرایس اکشن
مفهوم مقاومت، برعکس حمایت بوده و به معنی وجود یک سطح یا ناحیه مقاومتی در بازار است که معمولاً قیمت نمیتواند از آن بالاتر رود و حتی ممکن است از آن نقطه، برگشت کند. سطح مقاومتی یا همان ناحیه عرضه، با توجه به فشار بالای فروش در آن، موجب میشود قیمت بعد از نزدیک شدن به این سطح، امکان رشد بیشتر را نداشته باشد. پس احتمال بازگشت قیمت در این سطوح نیز بسیار بالا است.
Trend (روند) در price action
عبارت ترند (Trend)، جهت کلی حرکت قیمت در بازار (صعودی، نزولی یا افقی) را نشان میدهد و زمانی استفاده میشود که به روند بازار اشاره شود. این مفهوم، بیانگر روند شکل گرفته در بازار است که به صورت صعودی، نزولی و رنج روی نمودار قیمت شکل میگیرد.
روند رنج نیز، همان بازار نوسانی است که در آن قیمت برای مدتی در یک محدوده خاص، نوسان میکند. باید توجه داشته باشید که شناسایی روند بازار، برای انجام معاملات صحیح، ضروری است. بنابراین هرکدام از روندهای بازار، ممکن است در طول زمان دچار تغییر شوند. شناسایی زود هنگام این موضوع میتواند معاملهگر را از زیان دور کرده و برای او سودآوری به همراه داشته باشد.
Uptrend (روند صعودی) در انواع پرایس اکشن
زمانی که قیمت به طور مستمر در حال افزایش است؛ از مفهوم روند صعودی استفاده میشود و در این وضعیت، معاملهگران معمولاً به دنبال فرصتهای خرید هستند. به حالتی که نمودار قیمت شروع به ایجاد سقفهای بالاتر از سقف قبلی و کفهای بالاتر از کف قبلی میکند؛ Uptrend گفته خواهد شد. البته گاهاً از این اصطلاح برای رسم خط روند صعودی نیز استفاده میشود.
Downtrend (روند نزولی) در پرایس اکشن
زمانی که قیمت به طور مستمر در حال کاهش باشد؛ از اصطلاح روند نزولی استفاده میشود. در واقع در این حالت، روی نمودار قیمت، سقفهایی پایینتر سقف قبلی و کفهایی پایینتر از کف قبلی ایجاد خواهد شد. این وضعیت، معمولاً فرصتهای فروش زیادی را به وجود میآورد. توجه داشته باشید که اصطلاح Downtrend در انواع پرایس اکشن، برای رسم خط روند نزولی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
اصطلاح BOS (شکستن ساختار) در price action
شکست ساختار بازار یا BOS (Break of Structure) در انواع پرایس اکشن، زمانی اتفاق میافتد که یک سطح قیمتی یا یک خط روند شکسته شود. این امر نشاندهنده این است که تغییر در ساختار بازار به وجود آمده و احتمال شروع یک روند جدید وجود دارد. به طور کلی، شکستن ساختار را میتوان اینگونه توضیح داد که در یک روند صعودی، قیمت قلههای مقاومتی را میشکند و همین امر، ادامه روند را نشان میدهد.
Pullback (پولبک) در انواع پرایس اکشن
زمانی که قیمت بعد از یک حرکت قوی در جهت روند، به طور موقت به عقب برمیگردد؛ پولبک اتفاق میافتد. در واقع میتوان اینطور گفت که قیمت از یک سطح معاملاتی مهم (سطح حمایتی، مقاومتی یا خط روند معتبر) عبور کرده و در ادامه روند، قیمت بعد از شکست این سطح معاملاتی، به آن برگشت میرود. این اصطلاح انواع مختلفی داشته و میتواند فرصتی برای ورود به بازار در ادامه روند باشد.
False Breakouts (شکستهای کاذب) در آموزش پرایس اکشن
اصطلاح شکستهای کاذب زمانی استفاده میشود که قیمت به طور موقت یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند. اما سپس به داخل محدوده قبلی باز میگردد و به معنای شکست غیرواقعی روی نمودار است. معاملهگران باید در رابطه با این شکستهای کاذب، با احتیاط کامل عمل کنند. زیرا ممکن است این شکستها نشاندهنده ادامه روند قبلی باشند.
نحوه تحلیل نمودارهای قیمت با استفاده از پرایس اکشن
تحلیل نمودارهای قیمت با استفاده از انواع پرایس اکشن به سه سبک اصلی انجام میشود. هر کدام از این روشها به نوعی به شناسایی روندها، نقاط ورود و خروج، و پیشبینی حرکتهای آینده بازار کمک میکنند. در اینجا، سه سبک اصلی تحلیل پرایس اکشن توضیح داده میشوند. learntotradethemarket
تحلیل Price action بر اساس روند (Trend-Based Analysis)
این روش یکی از سادهترین و محبوبترین سبکهای پرایس اکشن است که به تحلیلگران کمک میکند تا روند بازار را شناسایی کرده و میتوانند از ابزارهای مختلف برای تحلیل جهت حرکت قیمت استفاده کنند. مراحل این تحلیل به شرح زیر است.
- شناسایی روند بازار: ابتدا باید مشخص شود روند بازار، صعودی (Uptrend)، نزولی (Downtrend) یا افقی (Sideways) است.
- تعیین نقاط ورود: اگر بازار روند صعودی داشته باشد؛ به دنبال فرصتهای خرید (Buy) و اگر روند بازار، نزولی است؛ باید به دنبال فرصتهای فروش (Sell) باشید.
- استفاده از خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت: خطوط روند به عنوان راهنما برای شناسایی جهت بازار و نقاط برگشت کاربرد دارند.
- تأیید سیگنالها: برای تأیید نقاط ورود، میتوان از الگوهای قیمتی مانند شمعهای قوی، شکستها و پولبکها استفاده کرد.
ابزارهای پرکاربرد برای آموزش پرایس اکشن بر اساس تحلیل روند، شامل خطوط روند، الگوهای کندل استیک و سطوح حمایت و مقاومت میشوند.
تحلیل پرایس اکشن با استفاده از الگوهای قیمتی (Price Action Patterns)
در این روش، توجه معاملهگران به الگوهای خاص قیمتی است که در نمودار ایجاد میشوند. این الگوها توانایی پیشبینی چگونگی حرکت بازار و زمان تغییر یا ادامه روند را دارند.
- شناسایی الگوهای قیمتی: در صورت وجود الگوهای قیمتی مانند “Pin Bar”، “Engulfing”، “Doji” و “Inside Bar” امکان ایجاد تغییرات در جهت روند بازار وجود دارد.
- پیشبینی حرکت آینده: این الگوها معمولاً در سطحهای حمایت یا مقاومت تشکیل میشوند و نشاندهنده احتمال برگشت یا ادامه روند هستند.
- تأیید با حجم معاملات: بررسی حجم معاملات در کنار الگوهای قیمتی میتواند به تأیید سیگنالها کمک کند.
از جمله ابزارهای پرکاربرد در پرایس اکشن بر اساس تحلیل با استفاده از الگوهای قیمتی میتوان به الگوهای کندل استیک (Pin Bar، Engulfing و Doji)، الگوهای ادامهدهنده روند مانند”Flag” و “Pennant” و الگوهای برگشتی مانند “Head and Shoulders” و “Double Top/Bottom” اشاره کرد.
تحلیل با استفاده از ساختار بازار و تغییرات در آن (Market Structure-Based Analysis)
این روش بیشتر روی تحلیل ساختار کلی بازار و چگونگی تغییرات در آن تمرکز دارد. ساختار بازار بهطور کلی شامل نقاط حمایت، مقاومت، شکستها، پولبکها و نقاط معکوس است. مراحل استفاده از این تحلیل را در ادامه میبینید:
- شناسایی ساختار بازار: ابتدا باید ساختار کلی بازار (صعودی، نزولی یا افقی) شناسایی شود. این شناسایی را میتوان با بررسی الگوهای قیمت و شکستها انجام داد.
- شکستهای ساختاری (BOS): زمانی که قیمت یک سطح مقاومتی یا حمایتی را میشکند، ممکن است به یک تغییر در روند اشاره داشته باشد. تحلیلگران از این نقاط برای پیشبینی تغییرات استفاده میکنند.
- پولبکها و شکستها: زمانی که قیمت بعد از یک حرکت شدید، عقبتر میرود، معاملهگران به دنبال سیگنالهای ورود در جهت روند اصلی خواهند بود.
ابزارهای پرکاربرد در این روش تحلیلی شامل شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی، شکستهای ساختاری و پولبکها و نقاط برگشتی میشوند.
تفاوت پرایس اکشن با سایر سبکهای معاملاتی
انواع پرایس اکشن، یکی از روشهای محبوب برای تحلیل بازار به شمار میروند که به دلیل سادگی و اتکا به حرکات واقعی قیمت، طرفداران زیادی پیدا کرده است. با این حال، مقایسه این سبک با سایر سبکهای معاملاتی، میتواند به درک تفاوتهای کلیدی کمک کند. blueberrymarkets
انواع پرایس اکشن در مقابل تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
سبک معاملاتی پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال، شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند. زیرا هر دو این سبکها بر اساس دادههای قیمتی گذشته، پیشبینی حرکتهای آینده قیمت را انجام میدهند. اما تفاوتهای این دو روش به شرح زیر هستند:
- ابزارها و اندیکاتورها: در تحلیل تکنیکال، از اندیکاتورهایی مانند RSI، MACD، میانگینهای متحرک، باندهای بولینگر و غیره استفاده میشود. این در حالی است که در سبک پرایس اکشن، تنها به حرکت قیمت واقعی و الگوهای قیمتی بدون استفاده از اندیکاتورها، توجه خواهد شد.
- نوع رویکرد: تمرکز روش تحلیل تکنیکال، روی دادههای آماری و ریاضی است. اما در price action به زبان ساده میبینید که این روش روی حرکات قیمت و رفتار بازار در لحظه تأکید میکند.
- میزان سادگی: به طور معمول، استفاده و آموزش پرایس اکشن سادهتر است و نیازی به استفاده از اندیکاتور ندارد. معاملهگران تنها باید به چارت قیمت توجه داشته باشند و از الگوهای قیمتی و ساختار بازار برای تصمیمگیری استفاده کنند. این در حالی است که تحلیل تکنیکال، پیچیدگی بیشتری دارد و برای تحلیل دقیقتر بازار در این روش، باید از انواع شاخصها و ابزارهای مختلف استفاده کرد.
Price Action در مقابل تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)
تحلیل فاندامنتال و انواع پرایس اکشن، دو رویکرد کاملاً متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. در تحلیل فاندامنتال، معاملهگر با بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و مالی موثر روی قیمت داراییها، تغییر روند بازار و قیمت را پیشبینی میکنند. این عوامل میتواند شامل اخبار اقتصادی، گزارشهای شرکتی، نرخ بهره، تورم و سیاستهای اقتصادی باشد. در پرایس اکشن اما، همانطور که گفته شد؛ تمرکز فقط روی حرکت قیمت است و هیچ توجهی به اخبار اقتصادی یا تحلیلهای فاندامنتال و بنیادی ندارد.
به طور کلی، تفاوت اصلی این دو سبک معاملاتی در این است که در تحلیل فاندامنتال، تحلیلگر به دنبال درک وضعیت اقتصادی یا مالی یک دارایی است تا بتواند از این طریق افزایش یا کاهش ارزش یک دارایی را پیشبینی کند. اما در Price Action، تنها رفتار قیمت در بازار مهم است و هیچ نیازی به تحلیلهای بنیادی و اقتصادی نخواهد بود.
پرایش اکشن در مقابل استراتژیهای مبتنی بر اندیکاتور (Indicator-Based Strategies)
استراتژیهای مبتنی بر اندیکاتور، معمولاً از مجموعهای از اندیکاتورها و شاخصها برای تصمیمگیری استفاده میکنند. این روش میتواند ترکیبی از اندیکاتورهای مختلف نظیر MACD، RSI، استوکاستیک، میانگینهای متحرک و غیره باشد و کاملاً روی سیگنالهایی که از این اندیکاتورها بدست میآید، تمرکز دارد.
اما تفاوت استفاده از این استراتژیها با انواع پرایس اکشن، در این است که استفاده از استراتژیهای مبتنی بر اندیکاتور، معمولاً پیچیدهتر بوده و به سیگنالهای خاصی وابسته است. این سیگنالها میتوانند به طور اتوماتیک، در نرمافزارهای معاملاتی ایجاد شوند. در Price Action اما، تحلیلگر باید به طور مستقیم نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از اصول سادهای مانند روند، الگوهای کندل استیک و شکستها، تصمیمگیری کند.
آموزش پرایس اکشن در مقابل استراتژیهای نوسانگیری (Swing Trading)
به طور کلی، استراتژیهای نوسانگیری، در اکثر مواقع روی حرکات کوتاه مدت تمرکز دارند و ممکن است به اندیکاتورها و ابزارهای پیچیدهتری برای این کار، نیاز داشته باشند. در واقع در این روش، معاملهگران با استفاده از تحلیل تکنیکال و شاخصها، نقاط ورود و خروج کوتاه مدت را شناسایی میکنند. در پرایس اکشن، حرکات قیمتی و الگوهای کندل استیک مهمترین ابزار تحلیلی هستند و معاملهگران با استفاده از حرکات واقعی قیمت و الگوهای ساده، تصمیم میگیرند.
تحقیقات منتشر شده در مجله بازارهای مالی نشان داد که معامله گران با استراتژی پرایس اکشن، در یک دوره 5 ساله، حدود 10% بیشتر از کسانی که صرفا به شاخص های تکنیکال متکی بودند، سودآور بوده اند.
استراتژی های مهم پرایس اکشن؛ ۷ تکنیک برتر
حالا که با اصول اولیه استراتژی پرایس اکشن آشنا شدید؛ به معرفی ۷ استراتژی برتر معاملهگری با سیگنالهای پرایس اکشن میپردازیم.
استراتژی معاملاتی خط روند پرایس اکشن
این استراتژی بر شناسایی و پیروی از روندهای بازار تمرکز دارد. با مشاهده نحوهی حرکت قیمتها، معاملهگران میتوانند معاملات خود را با روند جاری همسو کنند و شانس موفقیت خود را افزایش دهند.
- برای معامله در استراتژی پرایس اکشن خط روند، ابتدا به دنبال یک جهت واضح از روند (روند صعودی یا نزولی) باشید.
- در یک روند صعودی، منتظر بمانید تا قیمت به سطح حمایتی بازگردد.
- در یک روند نزولی، منتظر بمانید تا قیمت به سطح مقاومتی بازگردد.
- سپس، بدنبال یک سیگنال پرایس اکشن (مانند پین بار یا اینساید بار) را در سطح حمایتی یا مقاومتی برای تأیید ادامه روند باشید.
- بعد از بازگشت قیمت در یک روند صعودی، یک موقعیت خرید باز کنید.
- بعد از بازگشت قیمت در یک روند نزولی، یک موقعیت فروش باز کنید.
- حد ضرر را درست زیر سطح حمایتی در روند صعودی یا بالای سطح مقاومتی در روند نزولی قرار دهید. در نهایت، حد سود را در سطح کلیدی بعدی از مقاومت در یک روند صعودی یا سطح حمایتی در یک روند نزولی تعیین کنید.
توالی نقاط بالا و نقاط پایین
معاملهگری با پرایس اکشن اساساً به درک نقاط بالا و پایین مربوط میشود. استراتژی توالی نقاط بالا و پایین به معاملهگران کمک میکند تا روندها را ترسیم کنند.
بهعنوان مثال، یک سری قلههای بالاتر (Higher High) و درههای بالاتر (higher low) نشاندهنده یک روند صعودی است. در حالی که قلههای پایینتر و درههای پایینتر نشاندهنده یک روند نزولی هستند. تریدرها از این توالی برای شناسایی نقاط ورود در انتهای یک روند صعودی استفاده میکنند و حد ضرر را درست زیر درهی بالاتر قبلی قرار میدهند تا ریسک را بهخوبی مدیریت کنند.
- در یک روند صعودی، به دنبال توالی قلههای بالاتر و درههای بالاتر باشید و در یک روند نزولی، به دنبال قلههای پایینتر و درههای پایینتر باشید.
- یک بریکاوت در این توالی ممکن است نشاندهنده معکوس شدن روند باشد.
- معامله را در جهت ادامه روند بعد از بازگشتهایی که با توالی همخوانی دارند؛ باز کنید.
- حد ضرر را در بالای نقاط چرخشی اخیر قرار دهید و حد سود را بر اساس سطوح قیمتی قبلی تعیین کنید.
خط روند به دنبال ورود بازگشتی
در این استراتژی ساده، معاملهگران بهسادگی روند موجود را با توجه به بازگشتها دنبال میکنند. بازگشت به معنای یک روند معکوس موقت در جهت قیمت یک دارایی است که برخلاف روند غالب حرکت میکند. این یک حرکت کوتاهمدت است که در آن قیمت به عقب برمیگردد، قبل از اینکه در جهت روند اصلی خود ادامه دهد.
- یک روند قوی را شناسایی کنید و منتظر بازگشت به یک سطح کلیدی یا میانگین متحرک باشید.
- به دنبال سیگنالهای پرایس اکشن مانند الگوهای کندلی صعودی یا نزولی باشید که نشاندهنده پایان روند بازگشتی است.
- پس از تأیید، معامله را در جهت روند اصلی باز کنید.
- حد ضرر را زیر یا بالای بازگشت قرار دهید و حد سود را با توجه به قدرت روند تعیین کنید.
خط روند بدنبال بریک اوت
استراتژی ورود بر اساس بریک اوت در خط روند بر حرکات بازار معنادار تمرکز دارد. بریک اوت به معنای عبور قیمت از یک سطح کلیدی حمایتی یا مقاومتی است. معاملهگران میتوانند از این بریک اوت برای اقدام استفاده کنند. یا به یک موقعیت خرید اگر قیمت بالاتر از مقاومت شکسته شود یا یک موقعیت فروش اگر زیر حمایت شکسته شود، باز کنند.
- تعادل را در نزدیکی سطح کلیدی در یک بازار روند را تشخیص دهید.
- بدنبال کندل قوی بریک اوت در خط روند بازار بمانید.
- بلافاصله بعد از بریک اوت، معامله را باز کنید.
- حد ضرر را درست زیر یا بالای بریک اوت قرار دهید و حد سود را بر اساس پتانسیل ادامه روند تعیین کنید.
الگوی پین بار (Pin Bar)
استراتژی پین بار که به عنوان استراتژی کندلی شناخته میشود؛ با یک کندل با سایه بلند و بدنهی کوچک مشخص میشود.
این الگو نشاندهنده یک حرکت معکوس تند و رد کردن یک سطح قیمتی خاص و در نهایت، تغییر روند بازار است. سایه بلند نشان میدهد که محدوده قیمتی رد شده است. تریدرها از این اطلاعات برای پیشبینی حرکت قیمت در جهت مخالف سایه استفاده میکنند.
- یک پین بار را در یک سطح حمایتی یا مقاومتی شناسایی کنید.
- اطمینان حاصل کنید که سایه بلند یک سطح قیمتی را رد کرده و به سمت جهت مورد نظر اشاره میکند.
- بعد از بسته شدن پین بار، در جهت مخالف سایه معامله باز کنید.
- حد ضرر را در انتهای سایه پین بار قرار دهید و حد سود را بر اساس حمایت یا مقاومت نزدیک تعیین کنید.
اینساید بار (Inside Bar)
اینساید بار یک الگوی دو کندلی است که در آن بار داخلی کوچکتر و درون محدوده بار قبلی، که به آن بار مادر میگویند؛ قرار دارد. این الگو اغلب در حین روند خنثی یا تعادل شکل میگیرد اما همچنین میتواند نشان دهنده استراحت قبل از حرکت بعدی باشد. تریدرها میتوانند بهسرعت ارزیابی کنند که آیا اینساید بار نشاندهنده ادامه روند فعلی است یا معکوس شدن آن.
- به دنبال یک اینساید بار در حین یک روند قوی باشید.
- منتظر یک بریک اوت بالاتر یا پایینتر از محدوده اینساید بار باشید.
- در جهت بریک اوت، معامله را باز کنید.
- حد ضرر را در سمت مخالف اینساید بار قرار دهید و حد سود را بر اساس نوسانات قیمت اخیر تعیین کنید.
معامله معکوس سر و شانه
الگوی سر و شانه یک الگوی معکوس شناختهشده است که بهنظر میرسد شبیه به یک سر است که با دو شانه احاطه شده است. این الگو نشاندهنده یک روند معکوس بالقوه از یک روند صعودی به نزولی است.
- تشکیل سه قله را شناسایی کنید که قله میانی (سر) که بالاتر از دو طرف (شانهها) قرار دارد.
- منتظر بمانید تا قیمت زیر خط پایه که پایینترین نقاط بین قلهها را به هم متصل میکند؛ شکسته شود.
- بعد از بریک اوت زیر خط پایه، یک معامله فروش باز کنید.
- حد ضرر را بالای شانه راست قرار دهید و هدف سود را برابر با فاصله بین سر و خط پایه تعیین کنید.
این استراتژی در پرایس اکشن یکی از پرکاربردترین الگوهای برگشتی محصوب میشود که شانهها تغییر روند قیمت را پیشبینی میکند. با استفاده از این استراتژیها، میتوانید بهطور موثرتری از حرکات بازار بهرهبرداری کرده و در معاملات خود موفقتر عمل کنید.
نحوه تعیین حد ضرر و حد سود در معاملهگری پرایس اکشن
سود بستگی به استراتژی شما دارد. در اینجا بهطور کلی نحوه تعیین حد ضرر و هدف سود با استفاده از پرایس اکشن را بررسی میکنیم.
حد ضرر (استاپ لاس):
- حد ضرر را فراتر از سطوح حمایتی یا مقاومتی مهم قرار دهید تا از خروجهای زودهنگام جلوگیری کنید.
- از قلهها یا درههای اخیر بهعنوان نقاط مرجع برای تعیین حد ضرر استفاده کنید.
- حد ضررها را بر اساس نوسانات تنظیم کنید؛ در بازارهای نوسانی، حد ضررهای وسیعتری تعیین کنید و در بازارهای پایدار، حد ضررهای تزدیکتری قرار دهید.
حد سود در تحلیل پرایس اکشن:
- سطوح کلیدی قبلی را شناسایی کنید که قیمت احتمالاً در آنجا واکنش نشان خواهد داد.
- از ارتفاع الگوهای چارت (مانند سر و شانه) برای تخمین حرکات قیمتی بالقوه استفاده کنید.
- چندین هدف سود را پیادهسازی کنید تا از پوزیشن خارج شوید و بهتدریج سودهای خود را تأمین کنید.
با این روشها میتوانید مدیریت بهتری بر روی ریسک و سود خود داشته باشید.
مزایا و معایب استفاده از پرایس اکشن
استفاده از انواع پرایس اکشن برای تحلیل بازار، مزایا و معایب خاص خود را دارد. در ادامه مزایا و معایب این روش، به طور کامل بررسی شده است:
مزایای استفاده از انواع پرایس اکشن
از جمله مهمترین مزایای استفاده از price action به زبان ساده به شرح زیر است.
- سادگی و شفافیت: این استراتژی بسیار ساده است و نیازی به ابزارهای پیچیده ندارد. معاملهگران برای استفاده از آن، فقط باید به نمودار قیمت نگاه کنند. الگوهای قیمتی مورد استفاده آنها برای تحلیل مانند Pin Bar کاملاً ساده و کاربردی است.
- عدم وابستگی به اندیکاتورها: بسیاری از روشهای تحلیل بازار، نیاز به ابزارهای پیچیده و اندیکاتورهای خاص دارند. در حالی که در پرایس اکشن، هیچ نیازی به استفاده از اندیکاتور نیست.
- قابل استفاده در تمامی تایم فریمها: این سبک معاملاتی را میتوان در تایم فریمهای مختلف، از دقیقهای تا بلندمدت، مورد استفاده قرار داد.
- تشخیص الگوهای قوی و برگشتی: این روش به معاملهگران و تحلیلگران کمک میکند تا الگوهای قیمتی خاص مانند Engulfing شناسایی کنند. در این حالت، به سرعت نشانههای تغییر روند بازار را تشخیص میدهند.
- تصمیمگیری سریعتر: به دلیل عدم استفاده از اندیکاتورها و ابزارهای پیچیده، تحلیلگر میتواند تصمیمات بهتری در مدت زمان کوتاه بگیرد.
- انعطافپذیری: Price Action را میتوان در ترکیب با سایر روشها استفاده کرده و یک مکمل برای استراتژیهای مختلف به شمار میرود.
تحلیل های پرایس اکشن به معامله گران اجازه می دهد تا عملکرد خود را بر اساس استراتژی های قیمت، به طور موثر تجزیه و تحلیل کنند. طبق آمار به دست آمده؛ تقریباً 90٪ از معامله گران خرده فروشی ضرر می کنند. پس تسلط بر پرایس اکشن می تواند یک مزیت رقابتی در بازار فارکس ایجاد کند.
معایب استفاده از انواع پرایس اکشن
انواع پرایس اکشن نیز مانند دیگر سبکهای معاملاتی، معایب خاص خود را دارد که در ادامه به این معایب اشاره شده است:
- شناسایی الگوهای قیمت و تحلیل حرکت بازار به تجربه و تمرین زیادی نیاز دارد. معاملهگران تازهکار ممکن است در شناسایی این الگوها و تفاوت آنها با سیگنالهای صحیح و اشتباه با مشکل مواجه شوند.
- گاهی اوقات، الگوهای قیمتی ممکن است سیگنالهای گمراه کننده بدهند که در نهایت معاملهگر به اشتباه به معامله وارد یا از آن خرج میشود.
- در این روش، معاملهگر فقط به قیمت نگاه میکند و هیچگونه تحلیلی از اخبار اقتصادی یا تحلیل فاندامنتال ندارد. در برخی مواقع، وقایع اقتصادی میتوانند تأثیرات شدید روی بازار بگذارند که از طریق پرایس اکشن، نمیتوان آنها را پیشبینی کرد.
- تحلیلهای پرایس اکشن معمولاً برای پیشبینی کوتاه مدت مناسب هستند و برای تحلیلهای بلند مدت، به روند پیچیدهتری نیاز است.
- سبک معاملاتی پرایس اکشن، نیازمند تمرکز بالا روی نمودارهای قیمت است. درنتیجه به وقت زیادی برای تحلیلهای دقیق و مداوم نیاز دارد.
اشتباهات رایج در سبک معاملاتی پرایس اکشن
در سبک معاملاتی پرایس اکشن، بسیاری از معاملهگران ممکن است مرتکب اشتباهاتی شوند که میتواند نتایج منفی به همراه داشته باشد. در ادامه به برخی از اشتباهات رایج در این روش اشاره میشود.
عدم شناسایی روند اصلی بازار
این اشتباه موجب ورود اشتباه معاملهگران به بازار میشود. برای حل این موضوع، معاملهگر باید روند کلی بازار را به درستی شناسایی کند. استفاده از خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت میتواند کمککننده باشد.
اعتماد به سیگنالهای کوتاه مدت و کاذب
سیگنالهای کوتاه مدت در واقع یک حرکت موقت هستند که به سرعت به حالت عادی برمیگردند. برای جلوگیری از این اشتباه، معاملهگر باید تا تأیید سیگنالها، توسط ابزارهای خاصی مانند حجم معاملات و الگوهای مختلف، صبر کند.
نادیده گرفتن سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت میتوانند نقاط برگشت قیمت باشند و عدم توجه به آنها میتواند منجر به ورود به بازار در نقاط نامناسب شود. بنابراین معاملهگر باید این سطوح را به طور دقیق شناسایی کرده و از آنها به عنوان نقاط ورود و خروج استفاده کند.
عدم مدیریت ریسک مناسب
در انواع پرایس اکشن، معاملهگران ممکن است بدون تعیین حد ضرر(Stop Loss) مناسب وارد معاملات شوند یا حجم معاملاتی بالایی انتخاب کنند. بنابراین بهتر است همیشه قبل از ورود به معامله، حد ضرر و حجم معامله علیالخصوص در بازارهای پرنوسان، با دقت مشخص شود.
اعتماد به یک الگوی قیمتی خاص بدون تأیید
بسیاری از معاملهگران به یک الگوی قیمتی خاص مانند Engulfing یا Pin Bar بدون تأیید از دیگر ابزارها، اعتماد کرده و وارد معامله میشوند. این اقدام، ممکن است ضرر و زیانهای زیادی به دنبال داشته باشد. برای جلوگیری از این موضوع و تأیید الگوهای قیمتی، معاملهگران باید به شرایط بازار، حجم معاملات و سطوح کلیدی مانند حمایت و مقاومت دقت کنند.
عدم استفاده از تایم فریمهای مختلف
معاملهگران مبتدی، گاهی فقط به یک تایم فریم نگاه میکنند و در این حالت، ممکن است سیگنالهای مهمی را از دست بدهند. تحلیل بازار در تایم فریمهای مختلف، میتواند دید بهتری از حرکت قیمت و سیگنالهای معتبر تر بدهد. بنابراین معاملهگر باید تحلیل خود را در چند تایم فریم مختلف انجام دهد تا سیگنالهای دقیقتری دریافت کند.
پافشاری رو تحلیلهای اشتباه
برخی تریدرها، ممکن است به تحلیلهای غلط خود پایبند باشند و علیرغم تغییرات بازار، از اشتباهات خود درس نگیرند. این میتواند منجر به تصمیمات غلط و زیانهای متوالی گردد. در نتیجه افراد باید همیشه آماده پذیرش اشتباهات خود باشند و با بازبینی و اصلاح استراتژیهای معاملاتی، روند خود را در طول زمان اصلاح کنند.
تجزیه و تحلیل بیش از حد (Overanalyzing)
معاملهگران بر اساس آموزش پرایس اکشن، ممکن است تحلیلهای زیادی انجام دهند و با توجه بیش از حد به جزئیات، از تصمیمگیری صحیح باز داشته میشوند. توصیه میشود تریدرها در این روش از تحلیلهای پیچیده خودداری کرده و به جای آن، به الگوهای ساده و روند اصلی بازار توجه کنند.
عدم استفاده از تحلیل روانشناسی بازار
در این سبک معاملاتی، توجه به روانشناسی بازار و رفتار جمعی معاملهگران، بسیار دارای اهمیت است. در صورتی که تریدرها درک دقیقی از احساسات و رفتار بازار نداشته باشند؛ از سیگنالها و روندها غافل میشوند. به همین دلیل، معاملهگر باید به رفتار کلی بازار و احساسات دیگر معاملهگران دقت کنند. حرکتهای قیمتی و واکنشها به اخبار اقتصادی میتواند سرنخهایی از وضعیت بازار به تریدر بدهند.
این اشتباهات ممکن است برای معاملهگران تازهکار یا حتی حرفهای به وجود بیاید، اما با تمرین، آگاهی و اصلاح مداوم استراتژیها، میتوان این اشتباهات را کاهش داد و به تصمیمات معاملاتی بهتری رسید.
محدودیتهای پرایس اکشن
با وجود مزایای بسیاری که استراتژی پرایس اکشن دارد ولی محدودیتهای نیز دارد.
- ذهنیت گرایی: تفسیر الگوها و سیگنالها ممکن است بین معاملهگران متفاوت باشد.
- نیاز به تجربه: تسلط بر تحلیل پرایس اکشن زمان و تمرین زیادی میطلبد.
- عدم تضمین: مانند تمام روشهای معاملاتی، استراتژیهای پرایس اکشن موفقیت را تضمین نمیکند و ممکن است سیگنالهای کاذب تولید کند.
- اختلالات بازار: در بازارهای نوسانی، حرکات قیمتی میتواند بینظم باشد و تحلیل را دشوار کند.
درک این محدودیتها برای تعیین انتظارات واقعبینانه و بهبود مداوم رویکرد معاملاتی شما حیاتی است.
سخن پایانی
ترید با پرایس اکشن بر حرکات قیمتی به جای اندیکاتورها تمرکز میکند و دید شفافتری از بازار ارائه میدهد. استفاده از پرایس اکشن نه تنها مهارتهای معاملاتی شما را ارتقاء میدهد؛ بلکه از پیچیدگیهای ابزارهای مختلف تکنیکال نیز کاسته و به سادگی درک حرکت بازار کمک میکند. بر اساس آمار، معاملهگرانی که بر تکنیکهای پرایس اکشن تسلط دارند؛ معمولاً با نرخ موفقیت بین 55% تا 65% مواجه هستند.
بروکر اوربکس به عنوان یکی از بروکرهای معتبر در بازار فارکس، امکانات و ابزارهای متنوعی را برای حمایت از معاملهگران پرایس اکشن ارائه میدهد. این بروکر با ارائه نمودارهای زنده، تجزیه و تحلیلهای فنی و منابع آموزشی، به کاربران کمک میکند تا بهتر بتوانند تکنیکهای پرایس اکشن را پیاده سازی کنند و از مزایای آن بهرهبرداری نمایند.
علاوه بر این، بروکر اوربکس با ارائه اسپردهای رقابتی و شرایط معاملاتی مناسب، تجربهای راحت و سودآور را برای معاملهگران فراهم میآورد. این امر، به ویژه برای کسانی که به دنبال استفاده از استراتژیهای مبتنی بر حرکات قیمت هستند؛ اهمیت زیادی دارد. برای شروع، کافیست به وبسایت ما مراجعه کنید و مراحل ثبتنام را انجام دهید. ما به شما تجربیات آموزشی و ابزارهای ضرروی را ارائه میدهیم تا به عنوان یک معاملهگر موفق در این بازارهای پیچیده، تحول ایجاد کنید. به جمع معاملهگران موفق بپیوندید و از مزایای پلتفرم ما استفاده کنید.