استراتژی اسکالپ (Scalping) در فارکس و معرفی 6 استراتژی اساسی آن

استراتژی اسکالپ در فارکس و معرفی 6 استراتژی اساسی آن

 اسکالپ، یا همان شکار لحظه‌ای در بازار فارکس، یکی از روش‌های معاملاتی است که با هدف کسب سودهای کوچک از نوسانات سریع بازار انجام می‌شود. معامله‌گران اسکالپر با چشم‌داشت به پیپ‌های اندک و در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه، به دنبال سود هستند. در نگاه اول، استراتژی اسکالپ ممکن است یک استراتژی ساده و جذاب به نظر برسد؛ در این استراتژی لازم نیست زیاد صبر کنید، از ریسک‌های خیلی بزرگ در امانید و در پایان روز هم درآمد خواهید داشت.

 اما در پس این مفاهیم نسبتا ساده، چالش های زیادی وجود دارد. بازار پر فراز و نشیب فارکس و استفاده گسترده از اهرم، استراتژی اسکالپ را به یکی از پرمخاطره‌ترین سبک‌های معاملاتی تبدیل کرده است که موفقیت در آن نیازمند تجربه، دانش و تمرکز ذهنی بالاست.

در این مقاله، به بررسی استراتژی اسکالپ، مزایا و معایب آن و معرفی استراتژی‌ها و اندیکاتورهای کلیدی برای موفقیت در این روش می‌پردازیم. اگر دوست دارید با این مفاهیم بیشتر آشنا شوید، تا انتها با این مطلب همراه باشید.

 اسکالپ چیست؟

استراتژی اسکالپ در فارکس یک روش معاملاتی کوتاه‌مدت است که هدف آن کسب سودهای کوچک اما متعدد از نوسانات قیمت در بازار ارز است. معامله‌گران اسکالپر (Scalpers) با باز و بسته کردن سریع پوزیشن‌ها در تایم فریم‌های کوتاه، معمولاً از چند ثانیه تا چند دقیقه، تلاش می‌کنند از نوسانات کوچک قیمت بهره‌برداری کنند.

استراتژی اسکالپینگ چیست؟

به عبارت دیگر، اسکالپ در بازار فارکس شامل معامله جفت ارزها بر اساس تحلیل‌های لحظه‌ای است. تریدها براساس تحلیل تکنیکال و نمودارها و بعد از اینکه مجموعه‌ای از سیگنال‌ها مشخص شد، تصمیم به خرید یا فروش می‌گیرند.

برای پیاده‌سازی استراتژی اسکالپ نکاتی را حتما باید مد نظر داشته باشید. اولاً، از آنجایی که این استراتژی با حاشیه‌های سود بسیار کم عمل می‌کند، پیدا کردن بروکرها و جفت ارزهایی با اسپردهای بسیار کم، حیاتی است. در معاملات بلندمدت، ۱ یا ۲ پیپ ممکن است تفاوت قابل‌توجهی ایجاد نکند، اما در مورد استراتژی اسکالپ فارکس، می‌تواند ۱۰ تا ۴۰ درصد از پرداخت بالقوه را در بر بگیرد. در واقع، ۱ پیپ ناچیز است، اما بعد از ۱۰۰ معامله، برابر با ۱۰۰ پیپ می‌شود. نسبت ریسک به پاداش نیز باید با دقت انتخاب شود تا شانس موفقیت در اسکالپ افزایش یابد. بهتر است نسبت‌های ریسک به پاداش پایین‌تر را برای نرخ برد بالاتر انتخاب کنید.

فراموش نکنید که استراتژی اسکالپ مناسب معامله‌گرانی است که تحمل ریسک بالایی دارند و می‌توانند در یک محیط پرسرعت و پرتنش فورا تصمیم‌گیری کنند. این روش معاملاتی نیاز به تمرکز و انضباط زیادی دارد و می‌تواند در صورت عدم رعایت اصول مدیریت ریسک، زیان‌های سنگینی در پی داشته باشد.

اسکالپر کیست؟

به افرادی که معاملات اسکالپ انجام می دهند، اسکالپر گفته می‌شود. اسکالپرها چندین معامله کوچک انجام می‌دهند، به سرعت وارد بازار و از آن خارج می شوند، با امید به اینکه از تغییرات نسبتا پایین قیمت به طور مکرر سود کسب کنند. اسکالپرها باید بسیار منظم، ریسک پذیر، رقابتی و در تصمیم گیری قاطع باشند تا بتوانند در این نوع استراتژی معاملاتی موفق شوند. معمولا سیستم‌های معاملاتی تکنیکال مختلفی برای کمک به اسکالپ وجود دارد که بسیاری از آن‌ها به طور مستقیم توسط بروکرهای آنلاین یا پلتفرم‌های مختلف ارائه می‌شود.

مزایای اسکالپ تریدینگ

مزایا و معایب اسکالپ تریدینگ

  1. سود سریع و مکرر: اسکالپ به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که از نوسانات کوچک قیمت در بازه‌های زمانی کوتاه بهره‌برداری کنند و به سرعت سودهای کوچک اما متعدد را کسب کنند. این استراتژی به ویژه برای کسانی که به دنبال نتایج فوری هستند، مناسب است.
  2. ریسک کمتر از نوسانات بلندمدت: با توجه به اینکه اسکالپرها معمولاً موقعیت‌های خود را برای مدت زمان کوتاهی حفظ می‌کنند، در معرض خطر نوسانات بلندمدت و تغییرات بزرگ بازار قرار نمی‌گیرند. این امر می‌تواند به کاهش ریسک‌های مرتبط با تغییرات شدید قیمت کمک کند.
  3. استفاده از نقدینگی بالا: استراتژی اسکالپ معمولاً در بازارهای با نقدینگی بالا و اسپردهای کم انجام می‌شود. این شرایط به اسکالپرها این امکان را می‌دهد که معاملات خود را با هزینه‌های معاملاتی کمتر انجام دهند و از فرصت‌های بیشتری بهره‌برداری کنند.
  4. دستیابی به کنترل بهتر: با توجه به اینکه اسکالپرها به طور مداوم موقعیت‌های خود را تحت نظر دارند و از تحلیل‌های تکنیکال استفاده می‌کنند، می‌توانند کنترل بهتری بر روی موقعیت‌های خود داشته باشند و تصمیمات معاملاتی سریع‌تری اتخاذ کنند.
  5. کاهش اثرات اخبار و رویدادها: از آنجا که اسکالپرها معمولاً در مدت زمان کوتاه وارد بازار شده و از آن خارج می شوند، تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی مهم که می‌توانند تأثیرات بزرگی بر قیمت‌ها بگذارند، به حداقل می‌رسد. این امر می‌تواند به کاهش عدم اطمینان و نوسانات غیرمنتظره کمک کند.
  6. تمرکز بر تحلیل تکنیکال: اسکالپرها عمدتاً از تحلیل‌های تکنیکال برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی استفاده می‌کنند، که می‌تواند به ایجاد استراتژی‌های معاملاتی دقیق و تحلیل بازار کمک کند.
  7. پتانسیل درآمد ثابت: با اجرای موثر استراتژی‌ اسکالپ، معامله‌گران می‌توانند پتانسیل درآمد ثابتی را داشته باشند.

به طور کلی، اسکالپ تریدینگ می‌تواند فرصتی مناسب برای کسانی که به دنبال بهره‌برداری از نوسانات کوچک و کسب سودهای مکرر هستند، ارائه دهد. با این حال، موفقیت در این نوع معاملات نیازمند تجربه و مدیریت ریسک مناسب است.

بیشتر بخوانید: بهترین استراتژی فارکس: معرفی 9 استراتژی برتر در سال 2024

معایب اسکالپ تریدینگ

اسکالپ تریدینگ، هرچند مزایای خاص خود را دارد، اما با معایب و چالش‌هایی نیز همراه است. در اینجا به برخی از معایب اصلی استراتژی اسکالپ اشاره شده است:

  1. هزینه‌های معاملاتی بالا: به دلیل انجام معاملات متعدد در طول روز، هزینه‌های معاملاتی مانند اسپردها و کمیسیون‌ها می‌توانند به سرعت جمع شوند و بر سودآوری تاثیر بگذارند. این هزینه‌ها ممکن است بخشی از سود حاصل را به خود اختصاص دهند.
  2. نیاز به تمرکز و سرعت بالا: استراتژی اسکالپ نیازمند دقت و سرعت بالا است. معامله‌گران باید بتوانند به سرعت تصمیم‌گیری کنند و معاملات را به موقع اجرا کنند. این امر ممکن است برای کسانی که قدرت تمرکز بالا ندارند یا به سرعت عکس‌العمل نشان نمی‌دهند، دشوار باشد.
  3. ریسک‌های مرتبط با نوسانات بازار: هرچند اسکالپرها برای مدت زمان کوتاهی وارد بازار می‌شوند، اما نوسانات غیرمنتظره و تغییرات سریع قیمت‌ها می‌تواند به ریسک‌های بزرگ منجر شود. این نوسانات می‌توانند بر معاملات کوتاه‌مدت تاثیر بگذارند و موجب ضرر شوند.
  4. نیاز به نظارت مداوم: اسکالپ نیازمند نظارت مداوم بر بازار و تحلیل‌های تکنیکال است. معامله‌گران باید به طور مداوم وضعیت بازار را پیگیری کنند و سیگنال‌های معاملاتی را تحلیل کنند، که این ممکن است برای برخی از افراد زمان‌بر و خسته‌کننده باشد.
  5. دشواری در پیش‌بینی دقیق : پیش‌بینی دقیق حرکت‌های قیمتی در مقیاس‌های زمانی کوتاه‌مدت می‌تواند دشوار باشد. حرکات قیمت در مقیاس‌های زمانی کوتاه ممکن است به دلیل عوامل تصادفی و غیرقابل پیش‌بینی تحت تاثیر قرار گیرند.
  6. خطرات ناشی از استرس: فشار و استرس ناشی از انجام معاملات متعدد در طول روز می‌تواند بر سلامت روانی و جسمی معامله‌گران تاثیر بگذارد. این استرس ممکن است به تصمیم‌گیری‌های نادرست و کاهش کارایی منجر شود.

به طور کلی، استراتژی اسکالپ می‌تواند برای کسانی که مهارت‌های لازم و توانایی مدیریت ریسک را دارند، سودآور باشد. با این حال، معامله‌گران باید معایب و چالش‌های مرتبط با این استراتژی را در نظر داشته باشند و برای موفقیت در آن، به دقت برنامه‌ریزی و آمادگی داشته باشند.

بیشتر بخوانید: 10تا از بهترین اندیکاتورهای فارکس تا ۲۰۲۴ به نظر کاربران

 

4 نکته اساسی برای استراتژی اسکالپ در فارکس

برای شروع ترید با استراتژی اسکالپ باید نکات زیر را مد نظر داشته باشید.

  • انتخاب جفت‌ ارزها با کمترین اسپرد
  • انتخاب جفت‌ ارزها با نوسانات بیشتر
  • اجتناب از بروکرهایی با میز معاملاتی
  • اجرای دستی معاملات

استراتژی اسکالپینگ

 

1. انتخاب جفت‌ ارزها با کمترین اسپرد

اولین و مهمترین تصمیم هنگام استفاده از استراتژی‌های اسکالپ در فارکس، انتخاب جفت ارز با کمترین اسپرد است. همانطور که قبلاً ذکر شد، استراتژی‌های اسکالپ فارکس برای کسب سودهای بزرگ در یک یا دو معامله نیستند؛ بلکه بر روی کسب سودهای کوچک ۵ تا ۱۵ پیپ تمرکز دارند. بنابراین، اسپردهای بالا می‌توانند به ‌سرعت حاشیه‌های این سودها را ببلعند و بخش‌های قابل‌توجهی از پرداختی معامله‌گر را از بین ببرند.

از سوی دیگر، برخی از جفت‌های ارزی که نقدینگی کمتری دارند، مانند GBP/NZD، به طور متوسط اسپردی بالاتر دارند، بنابراین برخی از معامله‌گران ممکن است این جفت ارز را برای معاملات اسکالپ گزینه مناسبی ندانند. به عنوان مثال، اگر یک معامله‌گر هدفش کسب ۱۰ پیپ سود در هر معامله باشد، در مورد EUR/USD ممکن است فقط به ۱۱ یا ۱۲ پیپ سود نیاز داشته باشد تا به هدف برسد، اما در مورد GBP/NZD این مقدار به ۱۵ پیپ می‌رسد. البته میزان اسپردها در بروکرهای مختلف متفاوت است، در نتیجه باید در انتخاب بروکر خود دقت کافی داشته باشید.

جفت ارز EUR/USD به‌عنوان پرمعامله‌ترین جفت ارز، کمترین اسپرد را دارد. معامله‌گران همچنین می‌توانند با برخی جفت‌های دیگر مانند USD/JPY، GBP/USD، EUR/GBP، EUR/JPY و AUD/USD با اسپردی کمتر، پوزیشن‌های خود را باز کنند.

معامله‌گران بلندمدت (Position Traders) نسبت به معامله‌گرانی که هر روز چندین معامله انجام می‌دهند، کمتر به تفاوت اسپرد اهمیت می‌دهند. ارزهای بازارهای نوظهور، مانند لیر ترکیه، روبل روسیه، و سایر ارزها ممکن است برای اسکالپ چندان مفید نباشند، زیرا این ارزها نقدینگی پایین و اسپرد بالایی دارند. ارزهایی که متعلق به کشورهای در حال توسعه هستند، ارزهای عجیب و غریب نامیده می‌شوند و بهتر است اسکالپرها به طور کلی از آنها اجتناب کنند.

2. انتخاب جفت‌ ارزهای با نوسان بیشتر

اسپردها تنها معیار مفید برای انتخاب جفت‌ ارزها برای استراتژی اسکالپ در معاملات فارکس نیستند. وقتی از استراتژی اسکالپ در معاملات فارکس استفاده می‌کنید، می‌خواهید جفت‌ ارزها به طور فعال حرکت کنند. پس عامل مهم دیگر، نوسان است. از آنجا که این سبک معاملاتی به دنبال سود سریع است، بازار باید با سرعت بیشتری حرکت کند تا بتوان این استراتژی را پیاده کرد.

در نتیجه، جفت‌ ارزهایی که نوسان کمتری دارند، برای این منظور چندان مفید نیستند، زیرا ممکن است زمان بیشتری طول بکشد تا نرخ‌ها حرکت کنند. در نتیجه، به جای یک معامله ۵ یا ۱۰ دقیقه‌ای، معامله‌گر ممکن است مجبور باشد نیم ساعت یا بیشتر صبر کند تا جفت‌ ارز به سطح مورد نظر برسد.

AUD/JPY، GBP/AUD، و GBP/NZD نمونه‌هایی از جفت‌ ارزهایی با نوسان نسبتاً بالاتر هستند. همچنین، قیمت طلا و نقره نیز معمولاً در طول روزهای معاملاتی نوسانات بیشتری را تجربه می‌کنند.

3. اجتناب از بروکرهای با میز معاملاتی (Dealing Desk)

بدیهی است که در معاملات، پیدا کردن یک بروکر معتبر نقش اساسی ایفا می کند. این مسئله برای کسانی که از تکنیک‌های اسکالپ در فارکس استفاده کند، اهمیت بیشتری دارد. در این سبک معاملاتی، هر ثانیه حیاتی است.

بنابراین، بدترین سناریو برای هر معامله‌گری این است که پوزیشن‌های را باز کند و ۱۰ یا ۱۵ پیپ سود کسب کند، اما نتواند پوزیشن‌ها را ببندد، زیرا یک میز معامله از اجرای سفارشات جلوگیری می‌کند. این موضوع می‌تواند به‌ویژه زمانی مضر باشد که یک اعلان مهم یا رویدادی در حال وقوع است و معامله‌گر ممکن است به این دلیل، مبلغ قابل‌توجهی از پول خود را از دست بدهد.

خوشبختانه، امروزه بسیاری از بروکرهای مثل بروکر اوربکس بدون میز معامله و تضاد منافع هستند که اسپردهای رقابتی روی جفت‌ ارزها ارائه می‌دهند.

4. انجام دستی معاملات

در تمام معاملات فارکس دستورات توقف-ضرر (Stop-Loss) اهمیت بسیاری دارد. با این حال، زمانی که صحبت از استراتژی اسکالپ به میان می‌آید، ممکن است استثنایی وجود داشته باشد. در واقع، گذاشتن یک دستور توقف-ضرر معمولاً چند ثانیه‌ای طول میکشد که در این مدت قیمت ممکن است چندین پیپ تغییر کند. این مسئله به‌ویژه اگر از نمودارهای ۱ دقیقه‌ای برای اسکالپ استفاده کنید، قابل توجه است. بستن معاملات به‌صورت دستی ممکن است در زمان صرفه‌جویی کند، اما ریسک آن را بالاتر می برد. به‌عنوان مثال، زمانی که معامله‌گران کم‌تجربه بدون توقف-ضرر معامله می‌کنند، ممکن است امیدوار باشند که معامله برگردد، اما این اتفاق ممکن است هرگز رخ ندهد و منجر به از دست دادن کل سرمایه شود.

 مواردی دیگر که باید به آن اشاره کنیم مدیریت ریسک است، اسکالپرها باید تکنیک‌های مدیریت ریسک دقیقی مانند استفاده از دستورات توقف-ضرر و مدیریت اندازه پوزیشن ‌ها را برای محافظت در برابر ضررهای قابل توجه از حرکات غیرمنتظره بازار به کار گیرند. سرعت اجرای معاملات در اسکالپ بسیار حیاتی است. معامله‌گران نیاز به پلتفرم‌های اجرای سریع و قابل اعتماد دارند تا مطمئن شوند که معاملات آنها به موقع و به طور مؤثر اجرا می‌شود.

به طور کلی، موفقیت در اسکالپ نیازمند انضباط، تمرکز و یک استراتژی دقیق است. با تسلط بر تکنیک‌ها و حفظ یک برنامه معاملاتی قوی، اسکالپرها می‌توانند از نوسانات کوچک قیمت بهره‌برداری کنند و سودهای مداوم در بازار فارکس کسب کنند.

بیشتر بخوانید: راهنمای مدیریت ریسک در فارکس برای تریدرهای تازه‌کار و حرفه‌ای!

6 استراتژی اسکالپ در فارکس

 اسکالپ در فارکس یک استراتژی معاملاتی است که به هدف کسب سودهای کوچک و مکرر در طول روز معاملاتی طراحی شده است. این استراتژی نیاز به اجرای دقیق، درک عمیق از دینامیک‌های بازار، و مدیریت ریسک قوی دارد. در اینجا به برخی از استراتژی‌های مهم در اسکالپ فارکس پرداخته شده است:

6 استراتژی اسکالپ

۱. اسکالپ با نمودار یک دقیقه‌ای: این استراتژی شامل استفاده از نمودارهای یک دقیقه‌ای برای شناسایی و بهره‌برداری از نوسانات کوچک قیمت است. معامله‌گران معمولاً از شاخص‌های تکنیکالی مانند میانگین‌های متحرک، باندهای بولینگر و شاخص قدرت نسبی  (RSI)  برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک اسکالپر ممکن است به دنبال تقاطع‌های میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت یا تماس قیمت با باندهای بیرونی بولینگر باشد تا معاملات را آغاز کند.

استراتژی 1دقیقه ای اسکالپینگ

۲. اسکالپ بر اساس روند: این رویکرد بر روی معامله در جهت روند غالب بازار تمرکز دارد. اسکالپرها از شاخص‌های روندی مانند MACD یا ADX برای تأیید قدرت روند استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک اسکالپر ممکن است با هدف بهره‌برداری از اصلاحات یا حرکات ادامه‌دار کوتاه‌مدت در روند کلی، در طول یک روند صعودی پوزیشن خرید و در طول یک روند نزولی پوزیشن فروش باز کند.

۳. اسکالپ در بازارهای رنج: در بازارهایی که قیمت‌ها بین سطوح حمایت و مقاومت نوسان می‌کنند، اسکالپرها به دنبال فرصت‌هایی برای خرید نزدیک به حمایت و فروش نزدیک به مقاومت هستند. شاخص‌هایی مانند باندهای بولینگر و شاخص استوکاستیک می‌توانند در شناسایی این سطوح کمک کنند. معامله‌گران رنج با هدف کسب سودهای کوچک از هر نوسان قیمتی در محدوده رنج معمولاً به سرعت وارد پوزیشن شده و از آن خارج می‌شوند.

۴. اسکالپ بر اساس شکست: این استراتژی شامل شناسایی سطوح کلیدی حمایت یا مقاومت و معامله بر اساس حرکت قیمت پس از شکست این سطوح است. اسکالپرها از ابزارهای تکنیکالی مانند خطوط روند و الگوهای نموداری برای شناسایی نقاط شکست احتمالی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت بالاتر از سطح مقاومت شکسته شود، یک اسکالپر ممکن است موقعیت خرید باز کند، با این انتظار که حرکت قیمت ادامه می یابد. سرعت اجرای معاملات در این استراتژی بسیار مهم است، زیرا شکست‌ها می‌توانند به حرکات سریع قیمتی منجر شوند. ترکیب اسکالپ با استفاده از خطوط روند حمایت و مقاومت می‌تواند به معامله‌گران روزانه کمک کند تا دقت خود را افزایش دهند.

۵. اسکالپ بر اساس اخبار: معامله‌گران همچنین از انتشار اخبار اقتصادی برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات خود استفاده می‌کنند. اخباری که تاثیر زیادی دارند مانند تغییرات نرخ بهره یا گزارش‌های اقتصادی می‌توانند نوسانات کوتاه‌مدت قابل توجهی ایجاد کنند. اسکالپرها با تحلیل تقویم‌های اقتصادی و استفاده از فیدهای خبری به موقع، برای زمان‌بندی معاملات خود در حول و حوش انتشار اخبار آماده می‌شوند. هدف این است که از واکنش‌های فوری قیمت به اخبار قبل از اینکه بازار تثبیت شود، بهره‌برداری کنند.

۶. اسکالپ با فرکانس بالا: با استفاده از پلتفرم‌ها و الگوریتم‌های معاملاتی پیشرفته، اسکالپرهای با فرکانس بالا تعداد زیادی معامله را در میلی‌ثانیه‌ انجام می‌دهند. این معامله‌گران معمولاً از سیستم‌های خودکار برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی و اجرای دستورات با سرعت بالا استفاده می‌کنند. اسکالپ با فرکانس بالا نیاز به تکنولوژی پیشرفته دارد و می‌تواند به طور همزمان تعداد زیادی معامله را مدیریت کند، از تغییرات بسیار کوچک قیمت بهره‌برداری کند.

بهترین اندیکاتورها در استراتژی اسکالپ

همانطور که در استراتژی‌های بالا نیز به آن اشاره شد، در معاملات اسکالپ، انتخاب اندیکاتورهای مناسب برای شناسایی نقاط ورود و خروج دقیق و بهره‌برداری از نوسانات کوچک قیمت بسیار مهم است. بهترین اندیکاتورها برای اسکالپ شامل موارد زیر هستند:

  • میانگین‌ متحرک (Moving Averages): میانگین‌های متحرک، مانند میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA)، برای شناسایی روندها و نقاط ورود و خروج استفاده می‌شوند. در اسکالپ، معمولاً از میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت مانند EMA 5 و EMA 20 برای تحلیل نوسانات سریع استفاده می‌شود. زمانی که قیمت بالاتر از MA حرکت می‌کند، نشان‌دهنده روند صعودی است، در حالی که قیمت پایین‌تر از MA به معنای روند نزولی است. اسکالپرها می‌توانند از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری درباره ورود به پوزیشنهای خرید (LONG) یا فروش (SHORT) استفاده کنند. اسکالپرها می‌توانند استراتژی‌های اسکالپ را با انواع مختلفی از شاخص‌های معاملاتی بکار ببرند.

میانگین متحرک در استراتژی اسکالپینگ

  • باندهای بولینگر (Bollinger Bands): باندهای بولینگر به شناسایی نوسانات بازار و نقاط خرید و فروش کمک می‌کنند. باندهای بولینگر می‌توانند یک شاخص بسیار مفید برای اسکالپ در فارکس باشند. باندهای بولینگر یک شاخص نوسان بوده که برای اندازه گیری نوسانات قیمت، در اطراف یک میانگین متحرک استفاده می شوند. آنها از سه خط تشکیل شده اند و خط میانگین متحرک نشان‌دهنده میانگین قیمت در یک دوره زمانی مشخص است. باند بالایی معمولاً با فاصله‌ای معادل ۲ انحراف استاندارد بالاتر از خط میانگین متحرک قرار می‌گیرد و باند پایینی نیز با همان فاصله، پایین‌تر از خط میانگین متحرک قرار دارد. یک خط صاف در باند بولینگر نشان می‌دهد که بازار برای یک محدوده معاملاتی محدود در حال تثبیت است. استراتژی پایه در اینجا بسیار ساده است: وقتی قیمت به باند بالایی نزدیک می‌شود، ممکن است زمان فروش باشد، و وقتی به باند پایینی نزدیک می‌شود، ممکن است زمان خرید باشد.
باندهای بولینگر در اسکالپ
 
  • شاخص قدرت نسبی (RSI): RSI برای شناسایی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار استفاده می‌شود. در اسکالپ، معمولاً از دوره‌های کوتاه‌مدت RSI (مانند 5 یا 7) برای شناسایی تغییرات سریع در شرایط بازار استفاده می‌شود. این اندیکاتور بر اساس اعداد شاخص‌هایی را به ما ارائه می‌دهد. بر همین اساس اگر RSI، بالای 70 باشد به معنی خریداری بیش از اندازه است. در این مرز شما در منطقه اشباع قرار دارید و احتمالا به زودی قیمت آن کاهش پیدا می‌کند. در مقابل آن اگر RSI عدد 30 را به ما نمایش دهد، به معنای فروخته شدن بالای دارایی است. این پوزیشن زمانی برای خرید مناسب است که انتظار افزایش قیمت به وضوح حس ‌شود.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

  • میانگین متحرک همگرایی/واگرایی( MACD): این شاخص به شناسایی نقاط ورود و خروج بر اساس تقاطع میانگین‌های متحرک و تغییرات در هیستوگرام MACD کمک می‌کند. برای اسکالپ، استفاده از تنظیمات کوتاه‌مدت MACD مفید است.
  • نوسان ساز (Stochastic Oscillator) : اندیکاتور برای شناسایی شرایط اشباع خرید و اشباع فروش و همچنین نقاط تغییر جهت قیمت استفاده می‌شود. در اسکالپ، معمولاً از تنظیمات کوتاه‌مدت استوکاستیک برای تحلیل نوسانات سریع بازار استفاده می‌شود. اندیکاتور استوکاستیک یک شاخص مومنتوم است که مکان نسبی نزدیک به بازه کم و زیاد را در تعداد معینی از دوره‌ها نشان می‌دهد. این شاخص‌ها می‌تواند بین 0 تا 100 نوسان داشته باشد. استوکاستیک‌ها برای بازه‌های معاملاتی گسترده یا روندهای آهسته حرکت موثرتر هستند. با استفاده از اندیکاتور استوکاستیک می‌توان موقعیت فعلی قیمت را نسبت به محدوده زمانی قبلی مقایسه کرد. از این اندیکاتور به منظور شناسایی نقاط بالقوه بازار از طریق مقایسه قیمت کنونی با قیمت‌های اخیر استفاده می‌شود.

(Stochastic Oscillator) نوسان ساز در اسکالپینگ

  • حجم (Volume): حجم معاملات می‌تواند به تأیید سیگنال‌های قیمتی کمک کند. افزایش حجم می‌تواند نشان‌دهنده تأیید یک حرکت قیمتی قوی باشد که برای اسکالپ مفید است.
  • شاخص ADX (Average Directional Index): ADX برای سنجش قدرت روند استفاده می‌شود. در اسکالپ، استفاده از ADX برای شناسایی روندهای قوی می‌تواند کمک‌کننده باشد، به ویژه در مواقعی که نوسانات قیمت زیاد است.

شاخص adx در اسکالپینگ

استفاده از این اندیکاتورها باید با در نظر گرفتن شرایط بازار و ترکیب آنها با سایر ابزارهای تحلیلی و تکنیک‌های مدیریت ریسک انجام شود تا به بهترین نتایج در اسکالپ دست یافت.

سخن پایانی

در این مقاله به بررسی استراتژی اسکالپ در بازار فارکس پرداختیم و به مزایا و معایب، استراتژی ها و اندیکاتورها مهم در آن نیز اشاره کردیم.

در اینجا یکبار دیگر ویژگی‌های کلیدی استراتژی اسکالپ را مرور می کنیم:

تایم فریم‌های کوتاه: اسکالپ معمولاً در تایم‌فریم‌های بسیار کوتاه از 1 تا 5 دقیقه‌ انجام می‌شود.

تعداد معاملات بالا: اسکالپرها در طول روز تعداد زیادی معامله انجام می‌دهند. این معاملات ممکن است هر کدام سودی بین 5 تا 20 پیپ بیشتر نداشته باشند، اما با انباشت آن‌ها، سود کلی قابل توجهی کسب می‌شود.

تمرکز بر نقدینگی و اسپرد کم: اسکالپرها معمولاً جفت‌ ارزهایی را انتخاب می‌کنند که اسپرد کمی دارند و نقدینگی بالایی دارند تا هزینه‌های تراکنش را به حداقل برسانند.

استفاده از شاخص‌های فنی: اسکالپرها معمولاً از شاخص‌های فنی مانند میانگین‌های متحرک، باندهای بولینگر، و حمایت و مقاومت برای تعیین نقاط ورود و خروج سریع استفاده می‌کنند.

مدیریت ریسک دقیق: به دلیل تعداد زیاد معاملات و خطرات مرتبط با نوسانات کوچک بازار، مدیریت ریسک در اسکالپ بسیار مهم است. در نتیجه، استفاده از دستورات توقف-ضرر (Stop-Loss) و رعایت دقیق اصول مدیریت سرمایه ضروری است.

همانطور که مشاهده کردید، در استراتژی اسکالپینگ سرعت معاملات، میزان اسپرد و بسیاری از عوامل دیگر دخیل هستند که مستقیما به بروکر انتخابی شما بستگی دارد. بروکر اوربکس به دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود، انتخابی ایده‌آل برای استراتژی اسکالپینگ است. این پلتفرم با ارائه اسپردهای پایین و اجرای سریع معاملات، به اسکالپرها این فرصت را می دهد تا از نوسانات کوتاه‌مدت بازار بهره‌برداری کنند. همچنین، اوربکس ابزارهای تحلیلی پیشرفته‌ای را در اختیار کاربران قرار می‌دهد که به تحلیل سریع و دقیق بازار کمک می‌کند. علاوه بر این، اوربکس پشتیبانی 24 ساعته و محیطی امن برای معاملات فراهم می‌کند که اسکالپرها می‌توانند با اطمینان و سرعت بیشتر به معاملات خود بپردازند.

ممنون که تا اینجا با ما همراه بودید. به نظر شما چه موارد دیگری در اسکالپ اهمیت دارد؟ شما کدام استراتژی در بازار فارکس را ترجیح می دهید؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

محتوای این مقاله:

یک پاسخ

  1. دادن سیگنال راهکاری مناسب برای تریدر شدن نیست اما کسیکه قدرت تحلیل رو داره می‌تونه مقایسه با تحلیل خودش داشته باشه..خیلی از اندیکاتورهای که نام بردید بیشتر جنبه تحلیل عینی رو دارن اما برای تصمیم گیری بیشتر مووینگ اورنج مورد استفاده میشه…یک تریدر تحلیل به تنهایی بکارش نمیاد..باید سایکل بازار رو درک کنه و خودش رو با افکار خریدار و فروشنده و قیمت میکس کنه در روند بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *